loading...
►███▓▒░░ضامن چت ░░▒▓███◄
ضددختر

مجیدقزوین بازدید : 21 یکشنبه 10 دی 1391 نظرات (0)

 

 

 

رفتم داروخانه. پیرمرده دفترچه بیمه رو داده به مسئول داروخانه. بعد از چند دقیقه مسئول داروخانه داروهاش رو آورده پیرمرده گفت پدرجان می بری؟ پیرمرده گفت پ ن پ همین جا می خورم! بی زحمت یک نوشابه خنک و سالاد هم بیار…

 

با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه:شیرِ؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!

 

اومده تو اتاق ،قابِ عکسِ رو دیوار و دیده میگه : وای داداشتــــــــــــه؟؟؟
میگم: آره
میگه : عکسشـــــــــــــه؟؟؟
میگم پـــَــ نَ پـــَـــ خودشه ، گذاشتمش رو دیوار با دمپایی کوبیدم رو صورتش،چسبیده به دیوار!!!

 

میخواستیم گوسفند قربانی کنیم…
سرگوسفندا بریدیم زدیم سر دار،پوستشم کندیم؛بابام اومده میگه:ا…گردنشا زدید؟؟؟
گفتم: په نه په،به خاطر همکاری با ما،به سه سال حبس تعزیری محکوم شد،سرشا نزدیم!!!

 

رفتیم چین گارسون دو تا چوب آورده.
دوستم میگه :یعنی باید با اینا غذا بخورم؟
گارسونه برگشت گفت : چه نه چه،چینگ چانگ چاچانگ چیونگ چانگ چوشولانگ بیگ دانگ!
من :|
دوستم :O

 

به داداشم میگم مگس رو تلویزیون نشسته.میگه:بکشمش؟
پـَـــ نــه پـَـــ بهش بگو بیاد عقب وگرنه چشماش ضعیف میشه

 

 

 

 

تو صف نونوایی وایسادی یه یهرو از راه میرسه میگه ببخشین شمام تو صفین؟؟؟؟؟؟؟
پ ن پ وایسادم اینجا دارم نقش زنبیلو بازی میکنم منتظرم صاحابم بیاد

 

داشتیم با بابام فیلم میدیدیم…فیلمش گریه دار بود ما هم افتادیم گریه…مامانم اومده میگه:آخی…فیلمش گریه دار بود؟؟؟؟؟..میگم پ ن پ خنده دار بود…خواستیم کارگردانو ضایع کنیم…

 

فیروز کریمی بعد از تساوی در آخرین لحظه مقابل نفت با گزارشگر تلویزیونی چنین حرف زد:
مصاحبه کننده: شما دقیقه ۹۳ بازی رو به تساوی کشوندین، آیا این اتفاق حاصل خوش شانسی نبود؟
فیروز کریمی: پَ نه پَ حاصل برنامه ریزی تاکتیکی بود!

 

دوازده شب رسیدم دم خونه کلید نداشتم به داداشم زنگ زدم میگم یواش درو باز کن بقیه بیدار نشن .میگه در خونه رو؟ پـَـــ نــه پـَـــ در یخچالو!!! سر شب گرمم بود رفتم پشت تخم مرغها!!!

 

 

 

 

 

دوستم میگه من هر روز باید این همه راهو بیام تا برسم به دانشگاه ؟!!!میگم : نه پس !! همون دم در خونتون یه شرتکات از دانشگاه باز کن ، یهو بیا توش !!!

 

ماشینو روشن کردم راه افتادم میگه درب خودرو باز است میگم توام که فقط همینو بلدی میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوای بیام واست ببندمش

 

 

 

 

 

رفتم دم مغازه یارو میگه چیزی میخواستید گفتم پ ن پ اومده بودم حالتونا بپرسم

 

شب خسته ازسرکارمیرم خونه زنگ میزنم؛مامان:کیه؟میگم مامان بازکن’مامان:سجادتوایی؟میگم پ ن پ ازطرف ایرانسل پژو۲۰۷واستون آوردم!

 

اومدم خونه میبینم هیچکس نیست زنگ زدم داداشم میگم کجایی کی میای ؟میگه خونه دوستمم نگران نباشید یه ساعت دیگه میام میگم اومدنی شام بگیر بیا مامانینا نیستن میگه اهان زنگ زدی بمن که شام بگیرم بیارم؟پ ن پ روز جهانیه براداران نگرانه زنگ زدم ابراز نگرانی کنم

مهمون اومده خونمون مرغ عشق هامو دیده رو لوستر میگه : مرغ عشقن اینا ؟؟؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ گونه نادری از میمون های بالدارن که فقط در شمال خونه ما رو لوستر زیست میکنن …

 

رفتم در خونه همسایمون. به دخترش میگم مامانت خونست؟میگه : آره کارش داری !!! میگم پـَـــ نــه پـَـــ . . . اومدم ازش بپرسم ببینم مرغ همسایه غازه؟؟؟؟

 

 

 

 

 

به مامانم میگم یه سیب برام بیار ، میگه واسه اینکه بخوری ؟ پـَـــ نــه پـَـــ میخوام چک کنم ببینم قانون نیوتن هنوز سر جاشه یا نه !!!

 

 

 

 

 

باکلی احساس به نامزدم میگم :
وای چقدر دوست دارم…میگه از ته دل میگی؟
پ ن پ از سر پیچ لوزالمعده میگم!!!

 

یارو کچله میره آرایشگاه ، مردم بهش نگاه میکنن میپرسن :( ( حتما اومدی آب بخوری؟)) کچله میگه :( ( پَ نَ پَ اومدم ساندویچ بخورم ))

 

یارو با ۱۳۰ تا سرعت زده به یه عابر پیاده ، عابره پرت شده ۷۰ متر اونطرفتر افتاده زمین هیچ تکونیم نمیخوره.دوستم میگه یعنی مرده؟میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ داره تمارض میکنه پنالتی بگیره

 

میخواستم نمره هامو توسایت گلستان ببینم امااینترنتم قطع بود به دوستم گفتم میتونی بری توسایت؟میگه واسه نمره؟پ ن پ نوبت من بوده گلای سایتو آبیاری کنم اما نمیرسم خواستم توجام بری

 

رفتم آلبالو بخرم … یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟پَ نه پَ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم !!!

 

بردم داداشمو رسوندم کلاس، برگشتم…مامانم میگه: رسوندیش؟میگم: پ ن پ! انداختمش تو چاه اینم پیرهنشه

 

مامانم سفره پهن کرده بود ,بهش گفتم میخوای شام بیاری؟گفت: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ میخوام گلای سفره رو اب بدم

 

رفتم داروخونه به یارو میگم شامپو ویتامینه میخوام! طرف با یه قیافه حق به جانب که مثلا خیلی حالیش میشه و من چیزی حالیم نیست ، به یه حالتی غمزه مانند میگه شامپو واسه موهات دیگه؟ پَ نَ پَ شامپو ویتامینه واسه فرش میخوام که گل هاش سریع رشد کنن.

 

امروز بعد از سال ها
روزه گرفتم
ب مامانم گفتم امروز روزه گرفتم
گفت نمازتم میخونی
گفتم پ ن پ
نیس با خدا حساب دفتری دارم
امروز روزه میگیرم
نماز میمونه برا چن روز دیگه تا دستو بالم باز شه:)

 

رفیقم میگه وای یعنی این امتحانو میدیمو میریم که میریم . . .
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ وامیستیم، یه آبو جارو هم میکنیم کف سالن رو، گناه دارن!!

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
عضویت در سایت

عضویت

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1528
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 25
  • آی پی دیروز : 64
  • بازدید امروز : 872
  • باردید دیروز : 356
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,956
  • بازدید ماه : 4,110
  • بازدید سال : 27,054
  • بازدید کلی : 80,477