افتاده نگاهت تو چشم عاشقم، شک نکن هنوزم شبیه سابقم
شک نکن هنوزم می لرزه زانوهام، وقتی که بخوام من کنارت راه بیام
این منم که مستم مست و خراب تو، دوست دارم بدونم چیه جواب تو
افتاده نگاهت تو چشم عاشقم، شک نکن هنوزم شبیه سابقم
شک نکن هنوزم می لرزه زانوهام، وقتی که بخوام من کنارت راه بیام
این منم که مستم مست و خراب تو، دوست دارم بدونم چیه جواب تو
چقدر حانی و نیما بهم میخورن خیلی بهم میان خوشبخت بشن
-اره انگار مکمل همه ان حانی دختر خوبیه نیما هم خوبه خوشبخت بشن
-میگم بهتر نیس هر هفته بیایم کوه تو هم دوستات رو بیار منم همینطور جمعمون بیشتر میشه بیشتر هم خوش میگذره
بلند شدم و رفتم دستام رو شستم
ساعتم رو نگاه کردم ساعت 3 بود حتما حالا همه نگرانمون شدن رفتم از ایستگاه پرستاری زنگ زدم به خونه
-الو؟
-الو سلام مامان خوبین؟
-معلومه تو کجایی؟
نمیدونم از کی شروع شد و کجا شروع شد و چطور شد ولی فقط میدونم جرقه اش توو 12 سالگیم بود وتا حالا ادامه داره و هر روز بیشتر