آدم وقـتي يـه حـس تکرار نشدني رو
با يکي تجـربه مـيکـنه ..
ديگه اون حــس رو با کـس ديگه اي
نـميـتونه تـجـربه کـنه !
بـعـضي حــس هـا ..
خــاص و نــاب هـسـتـنـد ..
مـثـل بــعـضـي آدم هـا ..!
پدر
پدر آن شب اگر خوش خلوتی پيدا نمی کردی
توای مادر
اگر شوخ چشمی ها نمی کردی
توهم ای آتش شهوت
شرر برپا نمی کردی...
کنون من هم به دنيا بی نشان بودم
پدر
آن شب خيانت کرده ای
شايد نمی دانی
به دنيايم هدايت کرده ای شايد نمی دانی
از اين بابت جنايت کرده ای
شايد نمی دانی
خودت را از کسی پس نگیر شاید این تنها چیزیست که او دارد ،
وقتی میگویی دوستت دارم اول روی این جمله فکر کن،
شاید نوری را روشن کنی که خاموش کردن آن به خاموش کردن او ختم شود...
سخت ترین کار دنیا
بی محلی کردن
به کسی است
که با تمام وجود
دوستت دارد
من یک دخترم.. .
بــــــــدان . .
\"حــــــوای\" کسی نـــــمی شــوم که به \"هــــــوای\" دیگری برود ...
تنهاییم را با کسی قسمت نـــمی کنم که روزی تنهایم بگذارد .. .
روح خـــداست که در مــــــن دمیـــده شده و احســـــاس نام گرفته .. .
... ارزان نمی فروشمش...
دستــــــهایم بــالیـــن کـــودک فـــردایـــم خـــواهـــد شــــد .. .
بـــی حـــرمتـــش نمی کنم و به هــر کس نمی سپارمش .. .
پـــاییــــــز است ...
باران بی وقفه این روزها هوای عاشقی به سرم می اندازد .. .
لبـــــریــــزم از مهـــــر ....... اما استــــــــوار ......
ســـــودای دلـــم قسمت هر بی ســر و پـــــا نیست .... .
عشق \"حـــوای\" ایرانی با شکــــوه است و بــــــــزرگ ....
\"آدمی\" را برای همراهی برمی گزیند ، شریــف ، لایــق ، فروتـــــن و
عــــــــــــــــــــــــاشــــــــــــــــــــــــــق .......!!!!
من کیم؟ کسی میدونه؟ من همون دیوونه ایم که هیچ وقت عوض نمیشه. همونی که همه باهاش خوشحالن اماکسی باهاش نمی مونه. همونی که هق هق همه روبه جون دل گوش میده اماخودش بغضاش روزیربالش میترکونه. همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اماهمه ناراحتش میکنن. همونی که تکیه گاه خوبیه اماواسش تکیه گاهی نیست. همونی که کلی حرف داره اماهمیشه ساکته. اره
من همونم.
آבمـهـآ آنـقـבر زوב عـوضـ مـےشـونـב
آنـقـבر زوב ڪـﮧ تـو فـرصـت نـمـےڪـنــے
بـﮧ سـاعتـتــ نـگــآهــے بيـآنـבآزـے
و ببيـنــے چـטּـב בقـيـقـﮧ بـيـטּ
בوستــےـهــآ تـآ בشمـنــےـهـآ فـآصـلـﮧ افـتــــآבه...!
روزی خواهد رســــــــید....
که دیگـــــــــر....
نه صدایم را بشنــــــــوی...
نه نگــــــــاهم را ببنی...
نه وجودم را حس کنـــــــــی....
...
و میشویی...با اشکت....
سنگ قبر خاک گرفته ی مرا.....
....
و ان لحظه است...که معنی تمام حرف های گفته و نگفته ام را میفهمی
ولی....من ...دیگر ...نیستم....
בنيــآے بـבوלּ تــُـو
شباهَتـــ عَجيبــے بــا ايـלּ غـُروبــْ هـآے لـَعنتـے בارב
בلـ♥ـگيـر و בلْ گيــر و בلْ گيــ ــر
---------------------------------------------------------------------------------------------
هنوز دلخوشم به،
“خدا نگهدارش”
اگر نمیخواست برگردد؟
اصراری نبود که خدا مرا نگه دارد!
---------------------------------------------------------------------------------------------
چقدر صدای تیک تاک
ساعت دلخراش است
وقتی تو
"یک ثانیه"
هم در کنارم نیستی
---------------------------------------------------------------------------------------------
حتی به سایه خودتون هم دل نبندید
.
.
.
.
.
.
.
.
. چون وقتی همه جا تاریک بشه اون هم تنهاتون میذاره
---------------------------------------------------------------------------------------------
هر آدمی تو زندگیش یه بی معرفت داره
که اون بی معرفت
دوست داشتنی ترین آدمای روزگاره !
بی معرفت ، به یادتم . . .
مي گويند يك روزي هست
كه چرتكه بدست مي گيرند و حساب و كتاب مي كنند
و آن روز تو بايد تاوان آنچه با من كردي پس بدهي!
فقط نمي دانم
تاوان آن موقع تو
به چه درد من مي خورد...!؟
حالا نشستم یه گوشه دارم ستاره میشمارم
تنهایی عین یه تبر شکسته برگ و ریشه مو
سوزونده آفت غرور از حالا تا همیشه مو
اگه بهت گفته بودم حالا تو مال من بودی
من تو خیال تو بودم تو تو خیال من بودی
کاشکی میون من و تو تو اون روزا حصار نبود
هیچی میونمون به جز دلای بی قرار نبود
انگار که تقدیر نمی خواست تو در کنار من باشی
منم بهار تو باشم تو هم بهار من باشی
یه خلوت ساکت و سرد انگار اسیرمون شده
نمیشه فکر دیگه کرد ما خیلی دیرمون شده
تو رفتی و حالا دیگه اونور دنیا خونته
انگار نه انگار که کسی اینور آب دیوونته
تقصیر هردومون بوده ما عشق و نشناخته بودیم
فقط یه قصر کاغذی تو رویامون ساخته بودیم
باید یکی از ما دو تا غرور و میذاشت زیر پا
آروم به اون یکی میگفت یه عاشق واقعی باش
جدایی دستای ما یه اتفاق ساده نیست
سواره هرگز باخبر از غصه پیاده نیست
توی مسیر عاشقی باید هوای دل و داشت
حرف دل و عین قسم رو طاقی چشما گذاشت
حالا که من تنها شدم قدر چشاتو میدونم
ولی نمیشه کاری کرد همیشه تنها میمونم
کاش توی دنیا هیچکسی قربونیه غرور نشه
راه دو تا پرنده کاش هیچ روزی از هم دورنشهی
یلدای ایرانی، شبی که خورشید از نو زاده می شود
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» مکرر می شود.
«ماه دلداده مهر است و این هر دو سر بر کار خود دارند که زمان کار ماه شب است و مهر روزها بر می آید. ماه بر آن است که سحرگاه، راه بر مهر ببندد و با او در آمیزد، اما همیشه در خواب می ماند و روز فرا می رسد که ماه را در آن راهی نیست. سرانجام ماه تدبیری می اندیشد و ستاره ای را اجیر می کند، ستاره ای که اگر به آسمان نگاه کنی همیشه کنار ماه قرار دارد و عاقبت نیمه شبی ستاره، ماه را بیدار می کند و خبر نزدیک شدن خورشید را به او می دهد. ماه به استقبال مهر می رود و راز دل می گوید و دلبری می کند و مهر را از رفتن باز می دارد. در چنین زمانی است که خورشید و ماه کار خود را فراموش می کنند و عاشقی پیشه می کنند و مهر دیر بر می آید و این شب، «یلدا» نام می گیرد. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه وطولانی است که همانا شب یلداست».
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در «خرم روز» مکرر می شود.
عمرتان به درازا و زیبایی شب یلدا باد
هر روز که می آمدی و بوســـه ای می دادی،
من آن را گــِــره ای می کردم بین نخ های کاموا
حال که شـــال گردنی قرمز با هزاران هزار گره برایت
بافتـــــه ام نیستی …
به خودم دلـــــداری می دهم …
برایش کـــوتاه بود؛ خوب شد که رفت …!!!
شراب خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
آغوش خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
بوسه خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
نگاه خواستم…
گفت: “ ممنوع است ”
نفس خواستم…
گفت : ” ممنوع است “
… حالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه ،
با یک بطری پر از گلاب ،
آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد
با هر چه بوسه ،
سنگ سرد مزارم را
و …
چه ناسزاوار
عکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ،
نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ،
به آرامی اشک می ریزد …
تمام تمنای من اما
سر برآوردن از این گور است
تا بگویم هنوز بیدارم…
سر از این عشق بر نمی دارم …
"عاشق" که میشوی ،
همه چیز "بی علت" می شود ...
و تمام دنیا "علـت" میشود ،
تا "عـشق" را از تو بگیرد ..
یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن ... !
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم ... !
وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده , راهشون رو کج میکنن از یه طرف دیگه میرن که اون نپره ... !
همینایی که تو سرما اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون ... !
آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش میگیرن تا از ... !
... ... اونایی که تو تلفن یهویی ساکت میشن ... !
اینایی که همیشه میخندن ... !
اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن ... !
همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن ... !
اینا فرشتن ... !
تو رو خدا اگه باهاشون میرید تو رابطه , اذیتشون نکنین ... !
تنهاشون نذارین ؛ داغون میشن
.1بچه ها: یه
سری پسرا رو نمیشناسنو و فقط میخوان با یه پسر باشن که ترجیحا خوشگل باشه و به
اولین پسری که سر راهشون سبز بشه راه میدن و نوع رابطشونم بستگی به این داره که
پسره چجوری از آب در بیاد! اکثرا دخترای کم سن اینطورن خب!!
2.اهل دلا : بعضیا "دور از جمع
خواننده های بلاگ!" پسر بازن! و حال میکنن همزمان با شصت تا پسر بپلکن و برن وسه
دوستاشون تعریف کنن. این جور دخترا این مدل رابطه هارو وسه شوخیو مسخرگی شروع میکنن
ولی خب از اونجایی که دست بالای دست بسیاره آخرش گیر یه پسر زرنگ تر از خودشون
میافتن و .....!
3.مامانیا : یه سری هم که دم
مامانشونن و هر جا بخوان برن با مامانشون میرن و رابطشون با پسرای غریبه در حد سلام
و علیک با پسر دوست مامانه!ولی وای به روزی که برن دانشگاهو از خوانواده دور شن!چون
هیچ تجربه قبلی ندارن یهو متحول میشنو نمیشه جلوشونو گرفت
۴.تک
پرا : یه سری هستن که بخاطر محیط خوانوادشون از اول نوجوونی با
قضیه منطقی برخورد میکنن ومثل بچه های خوب دنبال درسنو و اگه بعدش یه پسر بخواد
بیاد دنبالشون حالیش میکنن که تریپ ازدواجنو اگه احساس کنن پسره واقعا میخوادشون
نهایت تلفنی باحاش صحبت میکنن و رابطه بیشترو مشروط میکنن به در جریان گذاشتن
خوانواده
**سلامتی خانم هایی که میخوان پارک دوبل کنن**
**روسری لیز میخوره ، شال میافته از سرشون**
**دکمه مانتو باز میشه ، دستشون میخوره به برف پاک کن**
**اشتباهی میزنن تو دنده چهار به جای دنده عقب**
**آخر سر هم خاموش میکنن **!
سیستـــم پســـرا هم کلا خیلی جالبه!
موقع دعوا بچه ی پایین شهر میشن و
موقع دختر بازی بچه ی بالا شهر ..!
دعای پسر مجرد
اللهم ارزقنا حوریا تک و کم توقعا و والدینها رو به موتا و جهیزیتها کامله و کدبانوا فی
امور المنزل و دانه تسلیما لخشمنا و خدمتنا
سیاست دخترا در مواجهه با پسرا :
۱- حیله گری با پسرای معصوم و ساده
۲- خوشمزگی با پسرای خوش قیافه
۳- دوستی با پسرای باهوش
۴- عشق با پسرای وفادار
۵- ازدواج با پسرای پولدار
و اما سیاست پسرا در مواجهه با دخترا :۱
- پیچوندن دخترای معصوم و ساده
۲- پیچوندن دخترای خوش قیافه
۳- پیچوندن دخترای باهوش
۴- پیچوندن دخترای وفادار
۵- پیچوندن دخترای پولدار
۶ – ازدواج با هیچکدام
یه مثل هندی:ریشه تمام نزاعها سه چیزند : زر ـ زن ـ زمین
بیشتر مردها ۲ آرزو بزرگ دارند:اول داشتن خونه دوم ماشین برای فرار از خونه
ضرب المثل امریکایی: سه چیز را زود به زود عوض کن: زن ـ عشق ـ پیراهن زیر
بدون دخترها:
۱- بازارها خلوت
2- مخابرات ورشکسته
3- شيطان بيکار
4- مساجد ساکت
5- رستورانها شلوغ
6- تخم مرغ ناياب
7- رمالها آواره
8- و همه ميرويم بهشتو اما دنياي بدون مردان.....اصلا قابل تصور نيست!!
موزه تاریخ پزشكی موتر، فیلادلفیا
این موزه در مركز شهر فیلادلفیا، پنسیلوانیا قرار گرفته است كه شامل مجموعهای از تجهیزات پزشكی، آناتومی و كالبدشناسی، نمونههای پاتولوژی و آسیبشناسی بدن، مدلهای مومی و تجهیزات باستانی پزشكی است. در حقیقت این موزه بخشی از دانشگاه پزشكی فیلادلفیاست. بخش اصلی این مجموعه توسط دكتر توماس دنت موتر در سال 1858 اهدا شده است و برای آموزش و پژوهشهای پزشكی به كار میرفت.
یكی از عجیبترین چیزهایی كه در این موزه به نمایش درمیآید، تومور بدخیم و خطرناكی است كه از سقف دهان یك بیمار خارج كردهاند و همچنین برشی از مغز چارلز.جی. گویتیو كسی كه جیمز.ای. گارفیلد رئیسجمهور اسبق آمریكا را ترور كرد، در این موزه نگهداری میشود
شهرت این موزه به جهت داشتن نمونههای جالب و جذاب جمجمههای سر انسان است. در كنار این مجموعه از جمجمهها، نمونههای آناتومی بدن، مدلهای مومی اعضای بدن همانند مدل مومی یك زن با یك شاخ در پیشانی به همراه شماری از مدلهای مومی از جمجمههای مختلف از دورههای متفاوت تاریخی زندگی بشر، بلندترین اسكلت كشف شده در شمال آمریكا، بقایای یك انسان بسیار بلند قد در حدود 9 فوت، مجموعهای از گونههای مختلف از جنین انسان و بدن یك زن صابونی است.
در حقیقت این زن خودش را در حوضچهای از صابون انداخته و به همین دلیل وی در قبری موم مانند مدفون شده و با ورود مواد شیمیایی موجود در این حوضچه، جسد وی تغییر شكل پیدا كرده است. شمار بسیاری از مدلهای مومی این موزه مربوط به سده نوزدهم است كه در مجموعه ویژه موزه نگهداری میشود و برای گردشگران به نمایش درمیآید.
یكی از عجیبترین چیزهایی كه در این موزه به نمایش درمیآید، تومور بدخیم و خطرناكی است كه از سقف دهان یك بیمار خارج كردهاند و همچنین برشی از مغز چارلز.جی. گویتیو كسی كه جیمز.ای. گارفیلد رئیسجمهور اسبق آمریكا را ترور كرد، در این موزه نگهداری میشود.
شهر گارمیش را می توان شهر گارمیش یک منطقه کوهستانی در بایرن، جنوب آلمان است. که در بخشی به همین نام قرار دارد. به گزارش تکناز این بخش با اتریش مرز دارد و در نزدیکی بزرگترین کوه آلمان تسوگاشپیتسه (با ارتفاع ۲۹۶۱ متر) قرار دارد. علت شهرت این شهر به خاطر میزبانی بازیهای المپیک زمستانی ۱۹۳۶ بودهاست.
یكی دیگر از مكانهای ترسناك و عجیب گردشگری دنیا، بازار سوناراست كه در پایتخت مكزیك قرار دارد. در حقیقت این محل مركزی برای فروش انواع چیزهای عجیب و غریبی است كه در جادوگری كاربرد دارد. در این فروشگاه جنسهای مختلف، گوناگون، عجیب و ماوراء طبیعی مانند خون مار زنگی به فروش میرسد!
جالب است بدانید همه روزه مسافران و گردشگران بسیاری از سراسر دنیا به این بازار میآیند تا به خیال خود بتوانند از آینده خودشان باخبر شوند. در اینجا آینده گردشگران پیشگویی میشود و زندگی خوب و خوشی را از روی فال و پیشگویی به مردم ساده و زودباور وعده میدهند.
در كنار گرفتن فال و پیشگویی آینده، مردم میتوانند جنسهای خاص و ویژهای كه برای داشتن شانس در زندگی معرفی میشود یا از سوی جادوگران و فال بینان توصیه میگردد، مانند خون مار زنگی یا مرغ مگس خوار خشك شده خریداری كنن
در تالاب ترانك در جنوب غربی هاوایی، لاشههای تجهیزات نظامی ژاپن كه سال 1944 میلادی در آبهای این تالاب فرو رفت، برای گردشگران به نمایش درآمده است.
در جنگ جهانی دوم بخش زیادی از نیروی نظامی ارتش ژاپن به همراه تجهیزات نظامیشان از قبیل تانك، كشتی و هواپیما در آبهای این منطقه غرق شدند و امروزه گردشگران میتوانند لاشههای این تجهیزات نظامی را از نزدیك ببینند.
نمایش این مجموعه یادآور یكی از بزرگترین و بدترین جنگهای جهان است كه خود میتواند ترس و هیجانی عجیب را در انسان به وجود آورد؛ چرا كه در آن انسانهای زیادی از بین رفتند. موضوعی كه بیشتر به ترسناك بودن این منطقه دامن میزند، قرار گرفتن همه آنها در زیر آب است زیرا تجربه غواصی در اعماق دریا خود به اندازه كافی هیجانانگیز است، چه رسد به وقتی كه حین غواصی با لاشههای تانك و سایر ادوات نظامی مربوط به قرن پیش برخورد كنید.
از دیگر مكانهای عجیب و مرموز دنیا، جزیره ایستر در شیلی است كه در آن مجسمههای سنگی غولپیكر مرموز و ترسناكی دیده میشود. جزیره ایستر از جزایر پلینزی است كه در جنوب شرقی اقیانوس آرام قرار گرفته است؛ این جزیره در سال 1888 به كشور شیلی ملحق شد و جزیرهای خاص برای این كشور به حساب میآید. این جزیره به خاطر تندیس و مجسمههای یادبود باقی مانده كه به آنها موآی میگویند، مشهور است. این مجسمهها توسط مردم اولیه راپانیو ساخته شده است. این جزیره از سوی یونسكو یك سایت میراث جهانی شناخته شده است كه به همراه منطقه پارك ملی راپانیو محافظت میشود.
تاریخ گذشته این جزیره نشان میدهد كه مردم ساكن آن با انواع بلایای گوناگون درد و رنج از قبیل خشكسالی، بیماریهای همهگیر، جنگ، تاخت و تاز ناگهانی اسیران، استعمار و حتی قطع درختان جنگلی روبهرو شدند كه همین موارد باعث از بین رفتن ساكنان این جزیره شد. تاریخ زندگی ساكنان نخستین این جزیره به سال 300 تا 1200 میلادی برمیگردد.
مجسمههای بزرگ سنگی جزیره یا همان موآی بین سالهای 110 تا 1680 میلادی تراشیده شدهاند كه هنوز مشخص نیست چگونه این مجسمهها به اینجا منتقل شدهاند. این مجسمهها بسیار بزرگ هستند و از سنگهای یكپارچه ساخته شدهاند كه به آسمان خیره شدهاند و شمار آنها به 887 مجسمه سنگی میرسد كه در مجموع در جزیره و در موزه آن به نمایش گذاشته شده است. در سال 2011 بزرگترین مجسمه موآی در یكی از حفاریها از خاك بیرون آورده شد كه نشانگر این است كه این مجسمه قدیمیتر و بزرگتر از دیگر نمونههای كشف شده است.
خانه وینچستر، خانه بسیار بزرگی است كه بنا به گزارشهای مردمی كه از این خانه بازدید كرده بودند، اتفاقات عجیب و غریبی در آن رخ میداد. این خانه در سن خوزه كالیفرنیا قرار دارد و دارای اتاقهای بسیاری است كه ارواح در 160 اتاق آن منزل گزیدهاند! بنا به داستانی كه از خانه شنیده میشود، ارواح ساكن این محل به خاطر دختری به نام سارا در این خانه ماندهاند.
این خانه یكی از ترسناكترین جاذبههای گردشگری است كه برای بازدید عموم گشایش یافت. از زمانی كه خانه وینچستر برای بازدید باز شد، شكایتهای بسیاری از بازدیدكنندگان گزارش شده كه نشان از وقایع عجیب و غریب دارد. گردشگران بسیاری سالانه برای همین داستانها و حكایتهای گوناگون و عجیب و غریب به بازدید از این خانه میپردازند.
یكی از مرموزترین خانههای دنیا، خانهای روستایی است كه از سنگ ساخته شده و در سیسیلی قرار دارد. این خانه كه همچون دخمهای ترسناك دارای تعداد زیادی نقاشیهای دیواری است، زمانی مركز بینالمللی برگزاری مجالس گروههای شیطانی بود! این افراد با گردهم آمدن در این مكان اقدام به انجام انواع كارهای شیطانی و ضدانسانی میكردند كه همین موضوع باعث شده است تا بتوان آن را در زمره آثار ترسناك جهان قرار داد.
قدمت دخمه مخفی تِلِما دستكم به دهه 1920 میرسد و خانههای ترسناك و مرموزی است كه علاقهمندان به مكانهای مرموز میتوانند با بازدید از این دخمه ترس را از نزدیك حس كنند.
در سده هفدهم در شهری در ادینبورگ، چند خیابان را برای بیماران طاعونی بسته بودند. كسانی كه به بیماری طاعون مبتلا میشدند، در كمال سنگدلی در این محل حبس میكردند تا از گرسنگی و تشنگی بمیرند. از مهمترین این خیابانها بنبست ماری كینگ است. گذشته تیره، تاریك و ترسناك این بنبست باعث شد كه همه ساله تعداد زیادی از گردشگران به قصد دیدن این محل به آنجا سفر كنند.
دلیل اصلی شهرت این خیابان به جهت داستانهای ماورایی و ترسناك و ارواح گوناگون است كه باعث شد مسوولان گردشگری محلی آن را برای بازدید گردشگران آماده نمایند.
ادینبورگ خود شهری قدیمی و از زمان قرون وسطی است. بنبست ماری كینگ و چند خیابان دیگر كه به اعتقاد برخی از بازدیدكنندگان هنوز در خود صدای نالههای بیماران طاعونی را حفظ كرده، همه ساله پذیرای تعداد زیادی از گردشگرانی است كه در پی تجربههای متفاوت از ترس و هیجان هستند.
تعداد صفحات : 3