loading...
►███▓▒░░ضامن چت ░░▒▓███◄
ضددختر

مجیدقزوین بازدید : 25 سه شنبه 12 دی 1391 نظرات (0)


دلت اومد عزیزت رو جلوی چشمای من بغل بگیری؟

دلت اومد عهد و پیمونی که بستیم درشون رو گِل بگیری؟!

دلت اومد توی سالگرد تولدم منو تنها بذاری؟

دلت اومد کادوی تولدم برام عزیزت رو بیاری؟

یادته بهم می گفتی تا ابد تا همیشه پیشم می مونی؟

دلت اومد که همین اول راهی غزل خدافظی برام بخونی؟!

یادته قرارمون تو کوچه پشتی کنار اقاقیا بود؟

یادته اقاقیای کوچه پشتی خونۀ گنجشککا بود؟

یادته قرار گذاشتی واسشون غذا بیاری؟

دلت اومد جوجه گنجشکا رو چشم برا بزاری؟!

یادته دفعۀ آخر تو چشام نگا نکردی؟

یادته وقت خداحافظی گفتی هرجا رفتی برمی گردی؟

یادته گفتم بهت من از نگاه تو می خونم؟

دلت اومد خاطراتم رو بدیگری بدی و من ندونم؟!

دلت اومد که به احساسم تو نامه هام بخندی؟!

یادته که نامه هام رو روزی صد دفعه می خوندی؟

یادته نصف شبا زنگ می زدم گریه می کردم؟

یادته بهم می گفتی عزیزم گریه نکن دورت بگردم؟

یادته بهت می گفتم میدونم یه روزی میری؟

یادته بهم می گفتی بدونِ دلم می میری؟

یادته بهت می گفتم دل من هواتو کرده؟

یادته بهم می گفتی عزیز دل منی بهونه گیری؟!

یادته بهت می گفتم با تو بُستان و بهارم؟

دلت اومد دِلِ ساده مثل آب بشه کویری؟!

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
عضویت در سایت

عضویت

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1528
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 64
  • بازدید امروز : 1,164
  • باردید دیروز : 356
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 2,248
  • بازدید ماه : 4,402
  • بازدید سال : 27,346
  • بازدید کلی : 80,769