یه روز یه خواستگار برام اومد. رفتیم با هم بحرفیم. بعد از
یکم حرف زدن بهم میگه"ببخشید شما که با تعدد زوجات
موافقین؟" اولش درست منظورشو نفهمیدم. فکر میکردم
شوخی میکنه. بعد گفت" راستش من زنی میخوام که با
ازدواج دوم شوهرش مخالفت نکنه. یعنی قبول کنه که
شوهرش دوباره زن بگیره"
بعدش منم گفتم اگه اینجوریه پس منم میخوام دوتا شوهر
داشته باشم. پسره پررو برگشته بهم میگه" شما خیلی
نامردی که شرایط روحی و جسمی مرد و زن رو با هم
یکی میدونی. شما نباید این حق مسلم شوهرتو ازش
بگیری."
منو میگی میخواستم فکشو بیارم پایین.
البته بعد که باخودم فکرکردم گفتم که این یارو نه قیافه ی
درست و حسابی داره نه پول درست و حسابی رو چه
با خودش فکر کرده که چند تا چند تا بهش زن میدن.