loading...
►███▓▒░░ضامن چت ░░▒▓███◄
ضددختر

mehdi بازدید : 16 یکشنبه 17 دی 1391 نظرات (0)

مدید زمانیست که در برزخ دوزخی ِ تفکراتم اسیرم
فکر میکنم،
از تو آغاز میکنم و به خودم میرسم،
دوباره این بار از خودم شروع میکنم و باز همان دور معیوب!
باز به تو میرسم،...
الان ساعتیست که این دور باطل مرا اسیر ِ خود کرده و قلم به دست انتظار میکشم نشانه ای را که بتوانم از پس ِ آن بنویسم، آنچه را میتوان نوشت
فکر میکنم بد نیست از اینجا شروع کنم که "حقیقت تلخ است"
کودک که بودم، اولین بار که این جمله را شنیدم، با وجود خردسالی برایش جبهه گرفتم. دلم نمیخواست بپذیرم که حقیقت تلخ است!
اما ظاهرا دخلی به پذیرفتن و نپذیرفتن ِ من ندارد و حقیقت تلخ است!
از همین حقیقت تلخ آغاز میکنم،کلن وقتی که از بدترین نقطه شروع کنی، یا به طرف ِ نقطه ی بهتری حرکت خواهی کرد، که فبها المراد و یا لا اقل از نقطه ی آغازین پائین تر نخواهی افتاد
من از حقیقت تلخ میگویم، از حقیقتهای تلخ...
برایت خصوصی نمینویسم، قبلا تجربه اش را داشته ام، تجربه ای نه چندان مطلوب
فریاد هم نمیزنم، این هم جالب نیست، اصولا حرف را فریاد نمیزنند، آنچه فریاد زده میشود، شعاری بیش نیست
حقیقت تلخ

 


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
عضویت در سایت

عضویت

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1528
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 19
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 64
  • بازدید امروز : 1,038
  • باردید دیروز : 356
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 2,122
  • بازدید ماه : 4,276
  • بازدید سال : 27,220
  • بازدید کلی : 80,643