خدايا امشب چه شبي است ...
شب ظهور آقايمان ...
شب وفات پيامبرمان ...
شب شهادت امام حسن مجتبي ...
چه شبي است امشب ...
دردی که گیسوان حسن بن علی را سپید کرد ...
مصیبت کوچه بنی هاشم ...
الهی بشکند دست مغیره ...
میان کوچه ها بی مادرم کرد ...
امشب شب شهادت امام حسن هر جا رفتی ...
دلتو ببر ...
تو کوچه بنی هاشم ...
تصور کن ...
تو اون گوچه تنگ ... زن ...
با صد امید حامی مادر شدم ولی ...
دست عدو امید مرا ناامید کرد ...
تنها شاهد این مصیبت حسن بن علی است ...
تو کوچه که رفتی ...
امام حسن دستتو میذاره تو دست مادر هستی ...
زهرای مرضیه ...
سلام الله علیها ...
همون لحظه هر خواسته اي داري باهاش در ميون بذار ...
رد نميشه خواسته ات ...
فقط بخواه ...
... ... ...
خدايا امشب چه شبي است براي بغل كردن ...
براي بغل كردن بنده ات ...
كه فقط نيازمند آغوش گرم توست ...
خدايا شب شهادت دو تن از عزيزانت ...
دوتن از آل عبايت ...
خدايا بغلم خواهي كرد ... ؟!